واژه گوتی یا کوتی فقط در هزاره سوم و دوم قبل از میلاد معنی و مفهوم داشته‌است و به یک گروه قومی معین اطلاق می‌شده که در مشرق و شمال و شمال شرقی لولوبیان، و احتمالاً در آذربایجان کنونی ایران و کردستان زندگی می‌کردند. بعدها ممکن است این اصطلاح به اقوام گوناگونی که در شمال و شرق بابل زندگی می‌کردند اطلاق می‌شده و واحد ارضی معین و ملموسی را نمی رسانده‌است. قبایل گوتیان در محلی شرقی تر از لولوبیان زندگی می‌کردند. نگاهی به جایگاه جغرافیایی این قوم، نشان می‌دهد که گوتی‌ها عمدتاً در مناطق کردستان کنونی و لولوبی‌ها بیش تر در لرستان ساکن بودند. گوتیان باستان در زمره اجداد کردها بحساب می آیند.

 

در هزاره اول قبل از میلاد، همه اورارتوییان و مردم ماننا و ماد را گوتی می‌نامیدند. فقط گاهی در کتیبه‌های سارگن دوم، مادهای ایرانی زبان از گوتیان مشخص و ممتاز گشته‌اند. گوتیان در قرن بیست و سوم قبل از میلاد و زمان سلطنت (نارام سوئن) پادشاه اکد، در صحنه تاریخ پدید می‌آیند. طبق روایات بعدی اکدی، (نارام سوئن) ظاهراً در اواخر سلطنت خویش ناگزیر با گوتیان جنگید و در ضمن پیکار با ایشان از پای درآمد. مسلماً گوتیان در آن زمان سطح تکامل نیروهای تولیدی شان نسبتاً پست بود و ظاهراً در دوره بدوی زراعت و محتملاً، مادرشاهی و تمدن و فرهنگ (عهد سفال ملون) می‌زیستند و معلوم نیست که مع‌هذا چگونه توانستند لشکریانی را که به ظن قوی از آن مقتدرترین دولت آن زمان بودند، تارومار کنند؟ آنها حدود يك قرن به نام سلسله گوتي يا گوتيان فرمانرواي بابل بودند.اختلافات شديد مردم با حاكمان بين النهرين باعث شد تا مردم آن سرزمين سلطنت گوتيان ايراني نژاد را به راحتي پذیرفتند.

در این پدیده چیزی که شگفتی برانگیزد وجود ندارد، زیرا با وجود این که ناحیه میاندورود به سبب حاصلخیزی فوق العاده خاک خویش در طریق تکامل جامعه طبقاتی گام‌های سریع برداشته بود، با این حال هنوز دوره اولیه مفرغ را می‌گذراند و لشکریان اکد که اکثراً از داوطلبان بوده سلاح شان بسیار بدوی بود (کلاهخود مسین، کمان و تبرزین و بس). چنین اسلحه‌ای بر سلاح‌های گوتیان چندان امتیازی نداشت.

بر اساس جداولي كه در نيپور كشف شده مقتدر ترين پادشاه گوتي آنري داپي زير نام داشت و حكومت خود را بسيار گسترش داده است. آخرين پادشاه گوتيان به نام تيريگان پس از چهل روز سلطنت توسط اوتوهگال پادشاه شهر ارخ كشته شد. يكي از پادشاهان گوتي به نام لاسيراب از خود لوحي به جاي گذاشته كه به زبان بابلي است و در آن از گوتيوم و ايشتاروسين خدايان بابل درخواست كرده تا لوح او هميشه حفظ شود. همچنين بر طبق سنت بين النهرين مقداري اسلحه براي خداي خود نذر كرده است. اما قديمي ترين سند مكتوب در مورد گوتيان لوح سنگي نرمسين است كه به 2500 پ م تعلق دارد . در سال 1200 پ م شوتروك ماحونته شاه ايلام پس از فتح بابل اين لوح را به همراه لوح همورابي به شوش منتقل كرده است. برخي نيز كتيبه سنگي آنوباني ني را از دوره گوتيان دانسته اند.

نقش برجسته هورین شیخان

اين نقش برجسته الهام گرفته از سنگ نوشته نرم سين است .يك نفر با كمان در مقابل تعدادي اسير جنگي ايستاده است و اسرا به او التماس ميكنند. اين فرد تارلوني نام دارد . سنگ نگاره به دوره گوتيان تعلق دارد

ساكنين سرزمين گوتيوم واقع در كوههاي شمالي بابل بودند .نقش برجسته معروف هورين شيخان در بالاي رود دياله از اين قوم است كه بسيار شبيه نقش برجسته آنو باني ني است.سرزمین ابتدایی گوتیان ، کوههای زاگرس بین کارون و دجله است.

گردآوری: علی اکبرپور - ali akbarpour

منابع:

تاریخ ماد، دیاکونوف، ترجمه کریم کشاورز، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۰، ص۱۰۷-۱۰۳

بررسی تاریخ و هنر گوتیان و لولوبیان (اقوام باستانی غرب ایران)، فرخ ملک زاده، مجله بررسی های تاریخی، صص54تا69.