معرفی ترجمه کتاب تاریخ هرودوت

 

مرتضي ثاقب فر، مترجم مجموعه دوجلدي «تاريخ هرودوت» مي گويد: كتاب پرآوازه هرودوت از چنان اهميتي برخوردار است كه تنها با خواندن آن است كه مي توان تاريخ باستاني بسياري از ملت ها را شناخت. امروزه بخشي از آگاهي هاي ما درباره مادها و هخامنشيان، با خواندن كتاب او به دست مي آيد.
    به گزارش خبرگزاري ايبنا، ثاقب فر، مترجم مجموعه 15 جلدي «يونانيان و بربرها»، برگردان «تاريخ هرودوت» را بر پايه آخرين مجلد منتشر شده اين كتاب به زبان فرانسه، اثر آندره بارگه، انجام داده و متن خود را با برگردان انگليسي تاريخ هرودوت نيز سنجيده است.
    برگردان بارگه 30 سال پيش در فرانسه منتشر شد و در شمار بهترين برگردان هاي تاريخ هرودوت است. افزون بر آن، ثاقب فر يادداشت هاي تحليلي بسياري بر كتاب افزوده تا خواننده بهتر در جريان گزارش پدر تاريخ، هرودوت، قرار گيرد. بدينگونه يكي از متن هاي كلاسيك و پايه يي تاريخ، به زبان فارسي برگردان شده است.
    ثاقب فر درباره اثر تاريخي هرودوت به «ايبنا» گفت: هرودوت (480 ـ 425 پ. م) اهل هاليكارناس بود. اين شهر از بخش هاي يوناني نشين امپراتوري هخامنشي به شمار مي رفت. از همين رو است كه بسياري هرودوت را شهروندي ايراني مي شناسند. او اثر تاريخي بزرگ خود را در 9 كتاب و در زمان فرمانروايي «پريكلس» در آتن نوشت.
    وي افزود: هرودوت در كتاب اول و دوم سرگذشت كوروش بزرگ و در كتاب سوم داستان كمبوجيه و رفتن او به مصر و سرانجام او را گزارش مي كند. كتاب چهارم و پنجم و ششم درباره داريوش بزرگ است و كتاب هاي هفتم و هشتم و نهم داستان لشكركشي خشايارشا به يونان را دربردارد.

شادروان مرتضی ثاقب فر

شادروان مرتضی ثاقب فر
   

 اين مترجم كتاب هاي تاريخ باستاني ايران در ادامه سخنانش گفت: با آنكه هرودوت گرايش به افسانه گويي دارد اما ارزش اثر او را نمي توان ناديده گرفت. چه بسا اگر كتاب هرودوت از ميان مي رفت، آگاهي ما درباره تاريخ باستاني ايران (دوره مادها و هخامنشيان) كمتر از آنچه بود كه اكنون مي دانيم. از اين رو از ساليان پيش تلاش هايي براي برگردان تاريخ هرودوت به فارسي انجام شده است.
    وي افزود: هادي هدايتي در سال هاي 1336 تا 1341 برگرداني از كتاب هاي نخست تا چهارم تاريخ هرودوت را منتشر كرد (از انتشارات دانشگاه تهران). غلامعلي وحيد مازندراني نيز در سال 1356 بار ديگر دست به برگردان گزيده يي از اين اثر تاريخي (در 300 رويه) مهم زد.
    اين مترجم پيشكسوت به كتاب ارزشمند زنده ياد حسن پيرنيا اشاره كرد و گفت: اما پيش از اين دو، حسن پيرنيا در كتاب سه جلدي «ايران باستان» بسياري از بخش هاي تاريخ هرودوت را به فارسي برگردانده و لابه لاي نوشته هاي خود جاي داده بود.
    ثاقب فر اضافه كرد: از اين رو خوانندگان ايراني از دهه هاي پيش با گزارش هرودوت از تاريخ باستاني ايران آشنايي داشتند. به تازگي نيز كتاب اسپنسر دي اسكالا، به نام «نقد تواريخ هرودوت» به برگردان محمد بقايي ماكان منتشر شده است (انتشارات يادآوران، 1387). اين كتاب، نقد و بررسي كتاب تاريخي كهني، با سنجه هاي امروزي است. به هر روي با آنكه برگردان هدايتي و وحيد مازندراني چندين بار چاپ شده است، برگردان همه تاريخ هرودوت به فارسي ضرورت داشت.مرتضي ثاقب فر، كارشناس رشته علوم اجتماعي از دانشگاه تهران و كارشناس ارشد جامعه شناسي از دانشگاه سوربن فرانسه است و تاكنون كتاب هاي بسياري در زمينه تاريخ و فرهنگ ايران به برگردان و تاليف او منتشر شده است.
    «كوروش بزرگ»، ژرار ايسرائل (چاپ هفتم 1384): «امپراتوري ايران»، دان ناردو (چاپ نهم 1386)، «شاهنامه فردوسي و فلسفه تاريخ ايران» (چاپ دوم 1387) و نيز مجموعه هاي چندجلدي «تاريخ هخامنشيان» و «يونانيان و بربرها» شماري از برگردان ها و نوشته هاي ثاقب فر است. مرتضي ثاقب فر «تاريخ هرودوت» را در شش سال به فارسي برگردان كرده و انتشارات اساطير در دو جلد و به بهاي 17500 تومان اين مجموعه را روانه بازار نشر كرده است.

گردآوری: علی اکبرپور - ali akbarpour

منبع:http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2365349

 

هرودوت و تاریخ نگاری او

 
هِرودوت (به یونانی: Ἡρόδοτος) نخستین تاریخ‌ نگار یونانی زبان است که آثارش تا زمان ما باقی ‌مانده‌ است.

 

رونوشتی رومی (سدهٔ دوم میلادی) از بالاتنهٔ یونانی هرودوت متعلق به نیمهٔ نخست سدهٔ چهارم پیش از میلاد.

رونوشتی رومی (سدهٔ دوم میلادی) از بالاتنه ی یونانی هرودوت متعلق به نیمهٔ نخست سدهٔ چهارم پیش از میلاد.

 

بر خلاف نویسندگانی که در آغاز کتاب خویش به شرح زندگی خود می‌پردازند، هرودت در ابتدای کتاب خود به این جملهٔ ساده بسنده کرده است که «هدف هرودوت هالیکارناسی از ارائهٔ نتایح پژوهش ‌هایش در این‌جا آن است که گذر زمان، گرد فراموشی بر کارهای آدمیان و دستاوردهای بزرگ یونانیان و بربرها ننشاند و به‌ویژه علت درگیری‌ های این دو قوم روشن شود.» اطلاعات ما دربارهٔ زندگی او بسیار متأخر است که عمدتاً از دو مقالهٔ دانش‌نامهٔ بیزانسی سودا گرفته شده‌ است. بر پایهٔ این منبع، هرودوت در هالیکارناسوس متولد شده بود و در سال ۴۴۴ پیش از میلاد به تروئى در جنوب ایتالیای امروزی مهاجرت کرد که احتمال داده می‌شود در همان‌جا نیز درگذشته باشد.

با آنکه هرودوت اکثر عمرش را در جهان یونانی گذرانده، ولی از آنجا که زادگاهش در نخستین سال‌های زندگی وی تحت استیلای ایران بوده، با فرهنگ ایرانی نیز آشنا شد. گرچه با زبان فاتحان سرزمینش آشنا نبود ولی این فرصت برایش پیش آمد که از قوانین، مذهب و فرهنگ آن‌ها آگاهی یابد. این آشنایی با فرهنگ‌های یونان و ایران، او را با قدر و منزلت‌شان آشنا ساخت و سبب شد که دربارهٔ دشمنان یونان، قضاوتی منصفانه داشته باشد.

هرودوت برای نوشتن کتابش از شیوهٔ تاریخ‌نویسی روایی استفاده کرده است. به این معنا که از بین روایت‌های مختلف، تنها روایتی را ذکر کرده که می‌پنداشته از دیگر روایت‌ها صحیح‌تر است؛ منبع و سرچشمهٔ این روایت‌ها نیز غالباً شنیده‌های شفاهی او بوده‌اند. گرایش‌های سیاسی و مذهبی هرودوت نیز در تاریخ نگری و همچنین  تاریخ نگاری او دخالت داشته‌اند؛ چنان‌که گرایش او به پریکلس و آتن باعث شده بود تا وقایع مرتبط با آتن را به سود آتنی‌ها ثبت کند و هرگاه مطلب یا گزارشی را دربارهٔ آنچه مورد پسند خود بود می‌شنید ولی به درستی آن باور نداشت، به تحلیل آن گزارش می‌پرداخت ولی این ریزبینی و تحلیل را در مواردی که احساسات مذهبی یا ملی او را جریحه‌دار نمی‌کند، نمی‌بینیم و هرجا که گزارش‌های او با مصلحت آتنی‌ها منافاتی نداشت، بی‌طرف بود ولی هرگاه منافع آتن در میان بود، هر گزارشی، ولو سخن‌های بیهوده را می‌پذیرفت. از نظر مذهبی نیز به خدایان و الهه‌های یونانی اعتقاد داشت و مشیت الهی را حاکم بر تاریخ می‌دانست.

Fragment from Histories, Book VIII on 2nd-century Papyrus Oxyrhynchus 2099.

Fragment from Histories, Book VIII on 2nd-century Papyrus Oxyrhynchus 2099.

 

از جمله یکی از موارد جالب که درجه صحت و امانت نوشته‌های او را نشان می‌دهد، ذکر اسامی شرکت کنندگان در کودتای داریوش بزرگ است، به طوری که نویسنده تنها نام یک نفر از آن کودتاگران را اشتباه نوشته است و البته در آن مورد هم نام یکی از نزدیکان و منسوبان داریوش را ذکر کرده است. از همین یک مورد می‌توان فهمید که هرودوت در نوشتن تاریخش تا چه اندازه امین و امانتدار بوده است و اگر اشتباهی هم دیده می‌شود، از سوی منبعی است که اطلاعات مزبور را در اختیار نویسنده گذاشته است، نه شخص خود نویسنده و نویسنده در این خصوص فوق‌العاده امانتدار بوده. دربارهٔ مطالب افسانه آمیز و داستان وار وی هم باید گفت که به طور کلی تمام انسان‌هایی که در آن روزگاران می‌زیسته‌اند، چنان اعتقادات و نگرش‌هایی داشته‌اند و بی گمان هرودوت هم از این قاعده مستثنا نبوده است، علاوه بر این، وی نوشته‌هایش را گاهی اوقات در ملأ عام و در حضور جمع مردم می‌خوانده است و ناچار باید مطالب سرگرم‌کننده و جالب توجه هم در نوشته‌هایش می‌آورده است تا شنونده مقداری مشغول شود و مطالب مزبور را کسل کننده نیابد، توسیدیدس نویسنده تاریخ نبرد پلوپونزی هم به این مطلب اشاره می‌کند و می‌گوید که نوشته‌های من خسته کننده تر هستند، چون که من فقط به بیان اصل و جوهره حوادث می‌پردازم (در واقع توسیدیدس را «پدر تاریخ‌نگاری علمی» می‌دانند).

 گردآوری: علی اکبرپور - ali akbarpour

منابع: 

- اسکالا، اسپنسر دی. نقد تواریخ هرودوت، جنگ‌های ایران و یونان، صص 72-23-22، ترجمهٔ محمد بقائی (ماکان). تهران: انتشارات یادآوران، ۱۳۸۷.

 - عبدالحسین زرین کوب، تاریخ در ترازو، ص77، تهران: امیرکبیر، ۱۳۹۰.

همچنین نگاه کنید به کتاب هرودوت پدر خوانده ای برای تاریخ از فرشید ابراهیمی، که موارد بسیار جالبی را در مورد رد مستندات تاریخ هرودوت، ارائه کرده است.