معرفی کتاب کتابخانه تاریخی از دیودور سیسلی و ترجمه آن

معرفی کتاب کتابخانه تاریخی از دیودور سیسلی و ترجمه آن

علی اکبرپور 

 او هيچ‏يك از مورخان پيش از خود را مؤلفان تاريخ جهان نمى‏دانست، زيرا همگى آنان از آرمان او به دور بوده‏اند. وى در اين‏باره مى‏نويسد:

«با بررسى آثار پيشينيان مراتب احترام و انصاف را در حق آن‏ها ابراز داشته‏ايم، اما براين باوريم كه آثارشان فاقد غنا و پختگى لازم است، زيرا فايده‏ى يك اثر تاريخى در مجموعه‏اى از موقعيت‏ها و وقايع بى‏شمار و مختلف نهفته است. با وجود اين، بيشتر مورخان وقت خويش را به نگارش تاريخ جنگ‏هاى خاص يك سرزمين يا يك شهر صرف كرده‏اند. از ميانشان تنها شمار اندكى، شرحى از تاريخ جهان از زمان‏هاى كهن تا عصر خويش، به رشته تحرير درآورده‏اند، برخى از ترتيب تاريخى وقايع غفلت ورزيده‏اند، بعضى نيز در برابر وقايع و رفتارهاى بربرها خاموشى گزيده‏اند و برخى ديگر نيز از نگارش دوران اساطيرى به خاطر دشوارى كار چشم پوشيده‏اند. شمارى تن به سرنوشت داده‏اند. هيچ يك از آن‏ها در آثار خويش از دوره‏ى شاهان مقدونى پيشتر نرفته‏اند؛ برخى تاريخ خود را با فيليپ، بعضى با اسكندر و شمارى نيز با جانشينان يا اعقاب اين پادشاهان به پايان رسانيده‏اند. از آن زمان تاكنون رويدادهاى بى‏شمار و مهمى رخ داده كه تا به حال هيچ مورخى براى نگارش آن تلاشى نكرده است و همه آن‏ها در برابر اين مهم پا پس كشيده‏اند.» (كتاب اول، فصل 3، بندهاى 1- 2)

ديودور برآن شد با نگارش اثرى جامع اين كاستى‏ها را برطرف كند. از اين‏رو تاريخ عمومى جهان را به نگارش درآورد و در آن، از يك‏سو رويدادهاى جهان غرب يعنى يونان، ايتاليا، سيسيل و اروپاى غربى را روايت كرد و از ديگر سوى به شرح رويدادهاى آسيا و آفريقا مبادرت ورزيد.

او در مقدمه‏ى آغازين كتاب اول درباره‏ى تقسيم موضوعى اثر خويش چنين نوشت:

«مى‏خواهيم در آغاز، سخنى درباره‏ى طرح كلى اثرمان بيان داريم؛ شش كتاب نخست به شرح تاريخ افسانه‏اى پيش از جنگ تروا اختصاص داده شده‏اند و از اين شش كتاب، سه كتاب اول، تاريخ كهن بربرها و سه ديگر، تاريخ يونان قديم را دربرمى‏گيرند. در يازده كتاب بعدى (كتاب هفتم تا هفدهم) تاريخ عمومى از جنگ تروا تا مرگ اسكندر را شرح مى‏دهيم. در بيست و سه كتاب آخر، ادامه‏ى‏

اين تاريخ را از آغاز جنگ سلت‏ها و روميان تحت فرمان ژول سزار آورده‏ايم كه به سبب تحقق كارهاى نمايان در زمره‏ى خدايان قرار گرفت.» (كتاب اول، فصل 5، بند 2)

به طور كلى كتابخانه تاريخى ديودور سه دوره‏ى زمانى را دربرمى‏گيرد. دوره‏ى نخست دوره‏ى طولانى پيش از جنگ تروا است كه ديودور شش كتاب نخست را به آن اختصاص داد و سعى كرد داستان‏هاى افسانه‏اى آن دوران را روايت كند.

همچنان كه خود ديودور اذعان مى‏كند هيچ ترتيب تاريخى‏اى براى روايت رويدادهاى افسانه‏اى اين دوران رعايت نشده، زيرا هيچ منبع موثقى از اين دوران در دست نبوده است.دوره‏ى دوم كه كتاب‏هاى هفتم تا هفدهم به آن اختصاص يافته، با اشغال تروا آغاز و با مرگ اسكندر پايان مى‏پذيرد. ديودور براى شرح رويدادهاى اين دوره از گاه‏شمارى‏اى كه آپولودور آتنى‏ در قرن دوم پ. م با استفاده از كار اراتوستن‏ و تكميل آن نوشته بود، سود جست و گاه‏شمارى وقايع خود را بر كار آپولودور و اراتوستن بنيان نهاد. شايان ذكر است كه براى اين دو تن، تاريخ تصرف تروا (3/ 1184 پ. م) نقطه‏ى آغاز زمان تاريخى محسوب مى‏شد. دوره‏ى سوم كه كتاب‏هاى هفدهم تا چهلم به آن اختصاص يافته، از مرگ اسكندر (323 پ. م) آغاز شده تا زمان ديودور را دربرمى‏گيرد. اين دوره به عصر يونانى‏مآبى (هلنيسم) معروف است.

گردآوری: علی اکبرپور - ali akbarpour

منبع: ديودور سيسيلى، ايران و شرق باستان در كتابخانه تاريخى، ترجمه: حميد بيكس و اسماعيل سنگارى، جامى، تهران، چاپ: اول، ‏1384، صص19-18-17.

دیودور سیسیلی و تاریخنگاری او

دیودور سیسیلی و تاریخنگاری او

علی اکبرپور 

ديودور سيسيلى‏ مورخ هم‏عصر ژول سزار (100- 44 پ. م) و آگوست (63 پ. م- 14 م) و نويسنده‏ى كتابخانه تاريخى‏ است. وى تنها مورخ تاريخ جهان به زبان يونانى است كه بخش‏هاى نسبتا زيادى از تأليفش- پانزده كتاب از مجموع چهل كتابش؛ كتاب‏هاى اول تا پنجم كه تاريخ افسانه‏اى بربرها و يونان را شامل مى‏شوند و كتاب‏هاى يازدهم تا بيستم كه رويدادهاى بين سال‏هاى 480 تا 302 پ. م. جهان باستان را دربر دارند- به طور كامل بازمانده است. در اين مقدمه، نخست شرح مختصرى از زندگانى ديودور به دست مى‏دهيم، آنگاه به تشريح كيفيت تأليف كتابخانه تاريخى و منابعى كه ديودور در نگارش اين اثر از آن‏ها بهره جسته، مى‏پردازيم و نيز خلاصه‏اى از مهم‏ترين مطالب هر يك از كتاب‏ها را مى‏آوريم. پس از آن، مقدمه‏اى را كه ديودور پس از پايان نگارش اثر خويش نوشته و آن را در آغاز كتاب اول آورده و در آن مبانى فكرى و نگرش فلسفى خود را نسبت به تاريخ بيان كرده، مورد بررسى قرار مى‏دهيم. همچنين مى‏كوشيم دل‏مشغولى‏هاى اين مورخ دوره‏ى باستان را كه به نگارش تاريخ جهان همّت گمارد، شرح دهيم. در پايان درباره‏ى زبان و سبك نگارش ديودور، برخورد مورخين و خوانندگان نسبت به‏ كتابخانه تاريخى در ادوار گذشته و نسخ، نشر و ترجمه‏هاى اين اثر به زبان‏هاى مختلف مطالبى مى‏آوريم.

زندگى‏نامه ديودور

سده‏ى دوم پيش از ميلاد سده‏ى ظهور و پيدايش طبقه‏ى متوسط ثروتمند در شهرهاى مختلف ايتاليا و سيسيل است. در قرن اول پ. م، آگوست با برقرارى صلح و ثبات، نقش بسزايى در رونق و شكوفايى اين طبقه داشت. در اين دوران ميل به فراگيرى دانش نزد مردم اين شهرها فزونى گرفت. ديودور در چنين دوره‏اى در شهر اژيريون‏ چشم به جهان گشود. شهر اژيريون در سرزمين سيكول‏، درون سيسيل و در غرب اتنا واقع است. تنها اشاره‏اى كه در تاريخ به اين شهر شده زاده شدن ديودور در آن است. از طرفى ديودور را نه اژيريونى بلكه سيسيلى يا سيكولوسى‏ خطاب مى‏كنند؛ گويى زادگاه كوچكش شايستگى آن را ندارد كه در برابر شهرهاى بزرگتر، نامى از آن در تاريخ برده شود.

تاريخ دقيق تولد و مرگ ديودور معلوم نيست. وى احتمالا در سال 90 پ. م به دنيا آمده است. اين زمان تقريبى، از تاريخ سفر مطالعاتى‏اش به مصر در سال‏هاى 57- 56 پ. م‏ استنتاج مى‏شود. درباره‏ى تاريخ وفات او نيز مى‏بايد به حدس و گمان توسل جست. آخرين رويداد تاريخى كه ديودور بدان اشاره كرده است، ايجاد مهاجرنشين رومى در تورومنيون (تائورمين) توسط اكتاويوس‏ است كه احتمالا به‏ سال 36 پ. م بازمى‏گردد. براين اساس مى‏توان گفت كه وى تا حدود سال 30 پ. م در قيد حيات بوده است، زيرا در آن‏چه از اثرش بازمانده، هيچ اشاره‏اى به پيروزى اكتاويوس بر آنتوان در اكسيوم و پيامدهاى سياسى اين رويداد نشده است.

آگاهى ما درباره‏ى زندگى ديودور بسيار اندك و محدود است، اين هم از شوخى‏هاى تاريخ است كه درباره‏ى حيات كسى كه تاريخ جهان را به نگارش درآورده، تاريخچه‏اى وجود ندارد. تنها منبع موثق درباره‏ى زندگى ديودور همان اندك اشاراتى است كه او خود درباره‏ى زندگى‏اش به ما مى‏گويد. ديودور در مقدمه‏ى عمومى اثرش (كتاب اول، فصل 1، بند 4) بيان مى‏كند كه براى نگارش اثر بزرگ خويش سى سال وقت گذاشته، بسيار سفر كرده، بخش وسيعى از اروپا و آسيا را پيموده، در اين راه رنج‏هاى فراوان كشيده و خطرات زيادى را از سر گذرانيده است. همچنين در بخش ديگرى از همين مقدمه (كتاب اول، فصل 4، بند 3) مى‏نويسد كه در روم سكنى گزيد تا از منابعى كه در اين شهر وجود دارد بهره جويد، غير از اين اطلاعات ناچيز، هيچ اطلاع ديگرى درباره‏ى زندگى، تحصيلات، خاندان و اصل و نسب ديودور موجود نيست.

گردآوری: على اکبرپور- ali akbarpour

منبع: ديودور سيسيلى، ايران و شرق باستان در كتابخانه تاريخى، ترجمه: حميد بيكس و اسماعيل سنگارى، جامى، تهران، چاپ: اول، ‏1384، صص16-15-14.