هِرودوت (به یونانی: Ἡρόδοτος) نخستین تاریخ‌ نگار یونانی زبان است که آثارش تا زمان ما باقی ‌مانده‌ است.

 

رونوشتی رومی (سدهٔ دوم میلادی) از بالاتنهٔ یونانی هرودوت متعلق به نیمهٔ نخست سدهٔ چهارم پیش از میلاد.

رونوشتی رومی (سدهٔ دوم میلادی) از بالاتنه ی یونانی هرودوت متعلق به نیمهٔ نخست سدهٔ چهارم پیش از میلاد.

 

بر خلاف نویسندگانی که در آغاز کتاب خویش به شرح زندگی خود می‌پردازند، هرودت در ابتدای کتاب خود به این جملهٔ ساده بسنده کرده است که «هدف هرودوت هالیکارناسی از ارائهٔ نتایح پژوهش ‌هایش در این‌جا آن است که گذر زمان، گرد فراموشی بر کارهای آدمیان و دستاوردهای بزرگ یونانیان و بربرها ننشاند و به‌ویژه علت درگیری‌ های این دو قوم روشن شود.» اطلاعات ما دربارهٔ زندگی او بسیار متأخر است که عمدتاً از دو مقالهٔ دانش‌نامهٔ بیزانسی سودا گرفته شده‌ است. بر پایهٔ این منبع، هرودوت در هالیکارناسوس متولد شده بود و در سال ۴۴۴ پیش از میلاد به تروئى در جنوب ایتالیای امروزی مهاجرت کرد که احتمال داده می‌شود در همان‌جا نیز درگذشته باشد.

با آنکه هرودوت اکثر عمرش را در جهان یونانی گذرانده، ولی از آنجا که زادگاهش در نخستین سال‌های زندگی وی تحت استیلای ایران بوده، با فرهنگ ایرانی نیز آشنا شد. گرچه با زبان فاتحان سرزمینش آشنا نبود ولی این فرصت برایش پیش آمد که از قوانین، مذهب و فرهنگ آن‌ها آگاهی یابد. این آشنایی با فرهنگ‌های یونان و ایران، او را با قدر و منزلت‌شان آشنا ساخت و سبب شد که دربارهٔ دشمنان یونان، قضاوتی منصفانه داشته باشد.

هرودوت برای نوشتن کتابش از شیوهٔ تاریخ‌نویسی روایی استفاده کرده است. به این معنا که از بین روایت‌های مختلف، تنها روایتی را ذکر کرده که می‌پنداشته از دیگر روایت‌ها صحیح‌تر است؛ منبع و سرچشمهٔ این روایت‌ها نیز غالباً شنیده‌های شفاهی او بوده‌اند. گرایش‌های سیاسی و مذهبی هرودوت نیز در تاریخ نگری و همچنین  تاریخ نگاری او دخالت داشته‌اند؛ چنان‌که گرایش او به پریکلس و آتن باعث شده بود تا وقایع مرتبط با آتن را به سود آتنی‌ها ثبت کند و هرگاه مطلب یا گزارشی را دربارهٔ آنچه مورد پسند خود بود می‌شنید ولی به درستی آن باور نداشت، به تحلیل آن گزارش می‌پرداخت ولی این ریزبینی و تحلیل را در مواردی که احساسات مذهبی یا ملی او را جریحه‌دار نمی‌کند، نمی‌بینیم و هرجا که گزارش‌های او با مصلحت آتنی‌ها منافاتی نداشت، بی‌طرف بود ولی هرگاه منافع آتن در میان بود، هر گزارشی، ولو سخن‌های بیهوده را می‌پذیرفت. از نظر مذهبی نیز به خدایان و الهه‌های یونانی اعتقاد داشت و مشیت الهی را حاکم بر تاریخ می‌دانست.

Fragment from Histories, Book VIII on 2nd-century Papyrus Oxyrhynchus 2099.

Fragment from Histories, Book VIII on 2nd-century Papyrus Oxyrhynchus 2099.

 

از جمله یکی از موارد جالب که درجه صحت و امانت نوشته‌های او را نشان می‌دهد، ذکر اسامی شرکت کنندگان در کودتای داریوش بزرگ است، به طوری که نویسنده تنها نام یک نفر از آن کودتاگران را اشتباه نوشته است و البته در آن مورد هم نام یکی از نزدیکان و منسوبان داریوش را ذکر کرده است. از همین یک مورد می‌توان فهمید که هرودوت در نوشتن تاریخش تا چه اندازه امین و امانتدار بوده است و اگر اشتباهی هم دیده می‌شود، از سوی منبعی است که اطلاعات مزبور را در اختیار نویسنده گذاشته است، نه شخص خود نویسنده و نویسنده در این خصوص فوق‌العاده امانتدار بوده. دربارهٔ مطالب افسانه آمیز و داستان وار وی هم باید گفت که به طور کلی تمام انسان‌هایی که در آن روزگاران می‌زیسته‌اند، چنان اعتقادات و نگرش‌هایی داشته‌اند و بی گمان هرودوت هم از این قاعده مستثنا نبوده است، علاوه بر این، وی نوشته‌هایش را گاهی اوقات در ملأ عام و در حضور جمع مردم می‌خوانده است و ناچار باید مطالب سرگرم‌کننده و جالب توجه هم در نوشته‌هایش می‌آورده است تا شنونده مقداری مشغول شود و مطالب مزبور را کسل کننده نیابد، توسیدیدس نویسنده تاریخ نبرد پلوپونزی هم به این مطلب اشاره می‌کند و می‌گوید که نوشته‌های من خسته کننده تر هستند، چون که من فقط به بیان اصل و جوهره حوادث می‌پردازم (در واقع توسیدیدس را «پدر تاریخ‌نگاری علمی» می‌دانند).

 گردآوری: علی اکبرپور - ali akbarpour

منابع: 

- اسکالا، اسپنسر دی. نقد تواریخ هرودوت، جنگ‌های ایران و یونان، صص 72-23-22، ترجمهٔ محمد بقائی (ماکان). تهران: انتشارات یادآوران، ۱۳۸۷.

 - عبدالحسین زرین کوب، تاریخ در ترازو، ص77، تهران: امیرکبیر، ۱۳۹۰.

همچنین نگاه کنید به کتاب هرودوت پدر خوانده ای برای تاریخ از فرشید ابراهیمی، که موارد بسیار جالبی را در مورد رد مستندات تاریخ هرودوت، ارائه کرده است.