" ديو " خدای کهن آريایی
علی اکبرپور
منابع تاريخی و باستانشناسی به ما میگويد كه در ميان خيل عظيم خدايان و مظاهر طبيعت كه در ميان اقوام آریایی پرستش میشده است، يك نام عام نيز وجود داشت: " دَئِوَه " = " دیو ". اين ديوها كه يا به يك دسته خاص از خدايان و يا به مجموع تمام خدايان اطلاق میشده، تقريبا در معنی امروزي واژه "خدايان" به كار میرفته است. آن دسته از آرياییهایی كه به ايران كوچ كردند، با پيدايی زرتشت و گسترش دين او، دين و باور خود را از ديگر اقوام آريایی متمايز كردند. زرتشت در سرودهای گاتها (که تا امروز نيز باقی مانده) طی يك رفورم ديني همه دیوهای (=خدايان) مورد پرستش را دروغ و باطل خوانده و مردم را به پرستيدن يك خدای واحد با نام "اهورامزدا" دعوت كرد. درست از اين زمان در ايران با پيشرفت واژه اهورامزدا، واژه ديو نيز به خود بار منفی گرفته و در رديف شياطين و موجودات پستِ دشمنِ اهورامزدا و مزداپرستان قرار گرفت. به مرور در دين زرتشتی هر رويداد بد نيز به يك ديو منتسب شد: ديو خشكسالی، ديو مرگ، ديو انديشه بد، ديو غرور و…
اما در میان ديگر اقوام آريایی نام دیو همچنان با بار مثبت، زنده ماند و به حيات خود ادامه داد. بهگونهای كه در "ريگودا" مقدسترين و كهنترين كتب هندوها، ديوها مورد ستايش قرار گرفته و اسوراها ( اهوراها) در شمار خدايانی منفی و پست، مورد لعن و نفرين قرار گرفتند.

این نقش, دیوها را در یک معبد بودایی در کامبوج نشان میدهد، که جنبه ای مقدس دارند
همزمان يونانیها نيز كه ظاهرا آریایی تبار بودند، واژه ديو را با تغييری محسوس، "زئوس"، نامیدند. در شاخه اروپایی آرياییها نيز تا امروز واژه ديو به معنای خدا به كار میرود. منبابمثال " دَئوس" در فرهنگ لاتين، "دیاُ" در فرهنگ فرانسه و "دِئیتی" در فرهنگ انگليسی و "دیا" در فرهنگ ايرلندی دگرگون شده واژه ديو هستند كه به معنای خدا مورد استفاده قرار میگيرند. در حالیکه ما ايرانیها، هنوز ديوها را موجوداتی شرور میدانيم علی رغم هندی ها که دیو را مقدس و قابل ستایش میدانند.
گردآوری: علی اکبرپور - ali akbarpour
منابع:
- دانشنامه مزدیسنا،جهانگیر اوشیدری،ص284،نشر مرکز،1383
- میراث باستانی ایران، ریچارد نلسون فرای، ص33، ترجمه مسعود رجب نیا، انتشارات علمی فرهنگی،1368.