رند هفت خط و جام شراب

على اکبرپور

تعدادی از ریتون ها و تکوک های زمان هخامنشیان و ساسانیان

جام شراب خواری در قدیم برای اینکه وظیفه ساقی قدری آسان تر شود، با هفت خط و هفت قسمت، تقسیم میشده است، و برای هرکس تا خطی شراب می ریختند که توانایی بر داشت آن را داشته باشد تا عیش دیگران را خراب نکند. نام این هفت خط به ترتیبی بوده است که در تصویر مشخص کرده ایم.

 

این درجات و استفاده از آنها در جرگه باده خواران، کاملاً رعایت می شده و ساقی یا جام گردان برآن نظارت داشته است.فرودینه: نخستین مرحله باده خواری برای تازه کاران و جوانان بوده و مرحله جور، حد نهایی برای کهنه کاران.حال هر کسی که میتوانسته هر هفت خط یعنی تا خط جور را بنوشد را «هفت خط» می نامیده اند، یعنی آنها افرادی صاحب ظرفیت و زرنگ بوده و به کلیه رموز و فنون شرابخواری تسلط کامل داشته اند.

دیب الممالک شاعر معاصر(متوفی حدود سال 1300) هفت خط جام را به زیبایی بیان کرده است:

هفت خط داشت جام جمشیدی *** هـــر یکی در صفا چو آینه
جـــور و بغداد و بصره و ازرق ********** اشک و کاسه گر و فرودینه

اشک و جور یادگار آیین شراب خواری

دو اصطلاح رایجی که هنوز بین مردم وجود دارد و به جامانده از هفت خط جام میباشد، اشک و جور است که در دو اصطلاح اشکی یا اشک چشمی بریز و جور مرا بکش باقیمانده است.

ریتون نقره‌ای گاو نشسته متعلق به دوره نیا-عیلامی، عصر مس، ۲۹۰۰ تا ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد میباشد که در جنوب غرب ایران یافت شده و اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشود.

"خط اشک": به خط پنجم از جام جمشید گفته می شد و میزان شراب تا این خط از جام از حد متوسط و اعتدال هم کمتر بوده است. به همین جهت شرابخواران این مقدار قلیل از شراب را به قطره ای که از ابر سیاه یا مژگان چشم بر جام شراب چکیده باشد، یعنی اشک چشم تعبیر کرده اند.
"خط جور": این خط لب جام بود، خطی که بعد از آن جام سرازیر یا لب ریز می شد و ظرفیتش تکمیل میگردید.اصطلاح رایج بین عامه که می گویند شما«جور مرا بکش»از همین جا ریشه گرفته که فرد چون توان انجام کار را ندارد، آن را به قوی تر از خود محول می کند یعنی که من توان نوشیدن جام تا خط جور را ندارم《بی زحمت شما جور مرا بکش》! 

گردآوری: علی اکبرپور - ali akbarpour

منبع: 

نگاه کنید به کتاب هفت خط ز جام حافظ، اردلان عطارپور،1378،انتشارات جستجو.

همچنین فایل صوتی دکتر جعفر محجوب در تفسیر چند غزل از حافظ