کتزیاس و تاریخنگاری او
یکی از مورخان یونانی که همواره بحث درستی روایات وی با اما و اگر روبرو است؛ کتزیاس می باشد. در ابتدا باید توجه داشت که بسیاری از نوشته های کتزیاس به دست ما نرسیده است. خلاصه ای از نوشته های کتزیاس به همراه اشارات دیگر مورخان به نوشته های وی موجود است. با توجه به همین نوشته ها، آشکارا و به راحتی و با استناد و استدلال به گفته های مورخان باستان و نیز اسناد و کتیبه های مکشوفه ی هخامنشی و بابلی و...، می توان بیان کرد که کتزیاس در گفتن روایات نادرست تبحر داشته است و افسانه سازی وی بین مورخان باستان شهرت داشته است. اکثر مورخان باستان از جمله فوتیوس، پلوتارک و دیگران وی را دروغگو و افسانه ساز قلمداد کرده اند.
بنابراین تا آنجا که به ارزیابی مورخان باستان مربوط می شود؛ آنچنانکه پلوتارک میگوید کتزیاس کتابش را از افسانه ها و دروغ ها، پرکرده است. برای مثال در کتابایندیکا، درباره ی انسان هایی شگفت انگیز می گوید، از رودهای با آب طلا و از چشمه هایی که از آنها طلا می جوشد می نویسد و حیوانات افسانه ای و باورنکردنی را وصف می کند.
جالب است که غالب این افسانه ها را نه بعنوان یک نقل قول از دیگران یا یک روایت از یک راوی یا راویانی، بلکه بعنوان مشاهده ی شخصی کتزیاس بنا به تصریح خودش شاهدیم.
البته این بدین معنا نیست که اثار دیگر کتزیاس مثلا پرسیکا عاری از افسانه های باور نکردنی نباشد.
گویا کتزیاس مدعی بوده است که به اسناد رسمی هخامنشی دسترسی داشته است و از آنجا که وی در دروغگویی مشهور بوده است و ادعاهای دور از باور دیگر نیز داشته است (مثل سفر به هند و وصف حیوانات و انسانهای عجیب و طبیعت شگفت) می توان به این گفته با دیده ی تردید نگریست.
امروزه ما به اسناد رسمی هخامنشی تا حد زیادی دسترسی داریم یکی از معتبرترین اسناد رسمی هخامنشی همان کتیبه های بجا مانده از آن دوران است. گزارش کتزیاس تا حد بسیاری با این اسناد رسمی هخامنشی در تضاد کامل است. کتزیاس، کوروش را فردی چوپانزاده معرفی می کند! در حالی که این گفته کتزیاس، آشکارا با اسناد رسمی هخامنشی که در کتیبه ها بجای مانده اند ناسازگار است چراکه اسناد رسمی هخامنشی پدر و پدران کورش را شاه میدانند و نه چوپان، و خود کوروش را هم مورخان بابلی شاه معرفی کرده اند. داریوش هم در کتیبه بیستون کوروش را از خاندان هخامنشی می داند که از دیر باز شاه بوده اند.
دراینجا باید پرسید او به کدامیک از اسناد رسمی هخامنشی دسترسی داشته است که حتی از شجره خانوادگی هخامنشیان بی خبر مانده و گزارشی غیر واقعی ارائه می کند. بنابراین چنین ادعایی که گفته های کتزیاس بر پایه اسناد رسمی هخامنشی است نه تنها قابل تردید است بلکه در برخی موارد می توان به صراحت و یقین بر نادرست بودن گزارش او تاکید کرد.
پس طبیعی است که دیاکونوف می نویسد: «نوشتههای کتزیاس جنبهٔ داستانسرایی و تفریحانگیز دارند» وی همچنین اظهار می دارد: «کتزیاس ادعا میکند که از سالنامههای رسمی ایرانی و مشاهدات شخصیاش به عنوان پزشک دربار در نوشتن کتابش استفاده کردهاست ولی بررسیهای بیشتر نشان داده که وی حتی به زبانهای شرقی آشنا هم نبودهاست...»
علی اکبرپور- ali akbarpour
منبع: دیاکونوف، ایگور میخائیلوویچ. تاریخ ماد. ترجمهٔ کریم کشاورز. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، ص ۲۷و۲۸